بازی Battlefield 1 یکی از مورد انتظارترین بازیهای سال ۲۰۱۶ است. نه تنها به خاطر هیجان و جذابیت سری بلتفیلد، بلکه به خاطر بازه زمانی جنگ جهانی اول که استودیو دایس برای این قسمت انتخاب کرده است. اما چرا جنگ جهانی اول بهترین گزینه برای Battlefield بود؟
خیلی از ما فکر نمیکردیم که روزی جنگ جهانی اول را در قالب یک بازی تیراندازی اول شخص، آن هم با گرافیک بصری و فنی خیره کننده ببینیم. چیزی هم نبود که بتوان آن را انتخاب کرد و جزو خواستههای خود قرار داد، چرا که استودیویی نبود که از آن انتظار داشته باشیم. اکتیویژن؟ هرگز! یوبیسافت؟ غیر ممکن! اما دایس را فراموش کرده بودیم. آخرین کارهای آنها Star Wars: Battlefront و Mirror's Edge Catalyst بود. فکر میکردیم آنها مشغول ساخت قسمت پنجم سری Battlefield باشند و جنگهای خاورمیانه را ادامه دهند، اما هنگامی که شایعه جنگ جهانی اول از سوی دایس به گوش رسید و در نهایت این بازی از سوی آنها با یک تریلر فوقالعاده رونمایی شد، بسیاری از گیمرها خوشحال شدند.
تمام بازیها روز به روز به آیندههای دور و نزدیک سفر میکنند و نهایت انتظار و خواسته ما شاید جنگ جهانی دوم بود. اما استودیو دایس ریسک بزرگی کرد و قرار است ما را توسط موتور بازیسازی فراست بایت و ایدههای جذاب خود به جنگ جهانی اول ببرد. جایی که هنوز بعضی کشورها وسایل نقلیه نداشتند، زمانی که اسلحههای اتوماتیک به طور کامل شکل نگرفته بودند و زپلینها یا کشتیهای هوایی غولپیکر در آسمان حرکت میکردند. باید در این مورد صادق بود، دایس نیز به بهترین شکل ممکن توانسته حداقل در تریلرهای بازی هرج و مرجهای دیوانهوار جنگ جهانی اول را به تصویر بکشد و باعث شود تا تعداد زیادی از گیمرها از بازگشت به چنین بازه زمانی، فوقالعاده خوشحال شوند. اما برخی از شما ممکن است نسبت به فرضیه و شرایط بازی و بازه زمانی که بازی در آن رخ میدهد محتاط باشید و سوالهای مختلفی در ذهنتان خطور کند. چرا که سری Battlefield وابسته به درگیریها و تیراندازیهایی با سرعت بالا بوده است و در کنار آن تاکید زیادی به مبارزات توسط وسایل نقلیه دارد. اما شاید به خود بگویید سرعت بالا و درگیریهای نفسگیر چگونه در بازه زمانی جنگ جهانی اول ممکن خواهد بود؟ وسایل نقلیه به آن صورت سریع نیستند، تعویض خشاب یا گلوله دیر انجام میشود و تکنولوژیهای امروزی هیچ نقشی در این بازی ندارد.
هنگامی که به جنگ جهانی اول که به Great War معروف است فکر میکنیم، چیزی جز خرابی و ویرانیهای وحشتناک به ذهنمان نمیآید. البته فکر نکنید که در آن زمان تکنولوژی اصلا هیچ نقش نداشت، بلکه وجود آن در این جنگها بسیار مهم بود. جنگهای شیمیایی وحشتناک هنوز که هنوزه گریبانگیر برخی از کشورها است و حتی شرایط استفاده از این سلاحها نیز بسیار خطرناک بودند. در این زمان نیز ورود تانکها، هواپیماهای دوباله و کشتیهای هوایی جنگی همه چیز را ترسناکتر کرد. آنها در آن زمان شبیه به دیوها و هیولاهایی بودند که چیزی جز ویرانی را به همراه نداشتند. حال تمام اینها را در یک بازی اکشن تیراندازی، با بودجه عظیم و یک سازنده کار درست تصور کنید.
شاید با خود بگویید که جذابیت و هیجان در یک بازی جنگ جهانی اول به آن صورت پدیدار نمیشود و آن را حس نخواهیم کرد، مخصوصا در بازیای که ۶۴ بازیکن را در یک میدان بزرگ برای مبارزه قرار میدهد. در ژانر بازیهای تیراندازی اول شخص، به طور معمول سازندگان به بازیکنها قدرت و امکانات زیادی میدهند و همانند بسیاری از بازیهای سوم شخص یا نقشآفرینی، سخت و طاقتفرسا نیستند. با این دیدگاه، جنگ جهانی اول چندین مشکل را بر سر راه طراحان قرار میدهد، خصوصا برای گیمرهایی که عاشق Killstreakها و سیستم پیشرفت هستند.
با رفتن به سال ۱۹۱۴، استودیو دایس باید به تمام شرایط فکر میکرد. مشخصاً بازی Battlefield 1 در یک دنیای واقعی رخ میدهد و استودیو دایس باید این بازی را حول محور مسائل واقع گرا خلق کند اما به هر حال این یک بازی ویدیویی است. میتوان گفت هنگامی که استودیو دایس در حال طراحی ابزار جنگی، یونیفرمها و صحنههای جنگ بود، سعی کرده تا آنها را از زمینهها و مفهوم خشن و ناهنجار واقعی خود خارج کند و درون چهارچوبی امن و مناسب برای بازی کردن قرار دهد. استودیو در تلاش است تا مشتاقانه ما را در اولین دوره آغازین جنگهایی مهیب ببرد. جنگهایی که جرقه پیدایش جنگاوریهای مدرن را زد و البته سعی دارد تا جایی که امکان دارد این عمل را به شکلی انجام دهد تا از مسئولیتها و پاسخگوییهای تاریخ مبرا باشد. چرا که خود شما هم میدانید خیلیها سر این مسائل تاریخی حساس هستند.
در مصاحبه مجله ™Games، آندرس مورل، تهیه کننده بخش چند نفره بازی Battlefield 1 میگوید:
من فکر میکنم جای هیچ شکی نیست که جنگ جهانی اول یکی از خونینترین و خشنترین جنگهای تاریخ بوده است. این بازی زمانی همانند طلوع جنگهای پی در پی بود. جایی که دنیای قدیم با دنیای جدید و مدرنتر رو به رو میشوند؛ دیوانه کننده بود.
واژه دیوانه کننده شاید بهترین لغتی باشد که میتوان با آن جنگ جهانی را معنی کرد. جنگ جهانی اول زمانی به وقوع پیوست که تاکتیکهای قرن نوزدهم، شاهد رشد و هجوم تکنولوژیهای قرن بیستم بودند.
یک بازی تیراندازی اول شخص که تلاش دارد به اصل واقعیت جنگ جهانی اول وفادار باشد، ممکن است شما را در مبارزاتی آرام، متراکم و در تنگنا قرار دهد. Battlefield 1 اثری است که از اصول فنی، مهرهها و شرایط ترسناک استفاده کرده است تا بتواند به جای بمب بارانهای پی در پی و بیدلیل، در کنار هرج و مرج جنگ، ترس و وحشت این بازه زمانی را به خوبی نشان دهد. اما اصلا انتظار نداشته باشید که آن وحشت واقعی و خشنونت بیحد و مرز جنگ جهانی اول به تصویر کشیده شود. چرا که این یک بازی است، نه یک فیلم یا مستند تاریخی. اما شاید با خود فکر کنید که چنین مسئلهای که استودیو دایس سعی دارد تا حدودی ترس و نگرانیهای جنگ جهانی اول را به این بازی بیاورد از نظر تکنیکی با سری و نام بتلفیلد همخوانی نداشته باشد. در پی آن سوالی دیگر به وجود میآید؛ چرا با این وجود دایس چنین بازه زمانی را انتخاب کرد؟
میتوان این گونه پاسخ داد که استودیو دایس به بن بست سری Battlefield برخورد کرده بود. در چهارده سال گذشته از اولین نسخه این سری به نام Battlefield 1942، بازی به چندین نقطه از ماجراهای جنگ جهانی دوم رفته بود و بخش کوتاهی را در ویتنام گذراند. سپس به کشمکشهای مبارزات مدرن پرداخت و در نهاین نگاه کوتاهی نیز به آینده انداخت. حتی سعی کرد در بازی Battlefield Hardline سری به مبارزات بیرحم خشن آمریکایی بر سر مواد مخدر بزند. پس غیر منصانه نیست که بگوییم سفر Battlefield به سال ۱۹۱۴ به جای این که حسی کنجکاوانه برای دایس باشد، بیشتر امری ضروری برای ایجاد یک تنوع درست و به جا بوده است.
با این تفاسیر اگر استودیو دایس باز هم به سراغ جنگهای بیدلیل خاورمیانه متمرکز میشد، خیلی زود به بن بست میخورد، یا حتی شاید رفته رفته تبدیل به اکتیویژن دوم میشد. به جز سفر به گذشته، آن هم یک قرن پیش، دیگر بازه زمانی خاصی نبود که بتواند ابعاد و اندازه گیمپلی و محتوای سری Battlefield را در آن پیاده کنند. البته استودیو دایس نیز با توجه به بازخوردهای بسیار منفی مردم در مورد بازی Call of Duty: Infinite Warfare بهترین گزینه را درآوردن کتاب کهنه و خاک خورده تاریخ جنگ جهانی اول از کتابخانه دید. هرچند آنها کار خود را خیلی قبلتر از معرفی Infinite Warfare آغاز کردند، اما به هر حال خوشبختانه Call of Duty یکی از بهترین درسهای عبرت برای این استودیو محسوب میشد. البته دلیل سومی هم وجود دارد. جنگ جهانی اول نه تنها یک تنوع بسیار عظیم و خوب برای سری Battlefield بود و این بازی را از سری Call of Duty که به آینده سفر میکردند جدا میکرد، بلکه همچنین تنوع خیلی خوبی به بازیهای مختلف کمپانی الکترونیک آرتز داد. Battlefield 1 به خوبی باعث شد تا بازیهای تیراندازی کمپانی EA از یکدیگر فاصله بگیرند و Star Wars: Battlefront ،Titanfall 2 و Battlefield 1 هر کدام تنوع منحصر به فرد خود را داشته باشند. به این صورت بازیکنان هرگز شاهد تکراری بودن بازیهای چند نفره و تیراندازی کمپانی الکترونیک آرتز نخواهند بود. آندریاس مورل در این باره میگوید:
ما مسیر متفاوتی را نسبت به دیگر بازیهای اول شخص تیراندازی انتخاب کردیم. بازگشت به اولین دوره آغازین جنگهای مختلف شدیدا با سری Battlefield همخوانی دارد. مقیاس عظیم، هرج و مرج و ایجاد هیجانی که میتوانیم در آن ایجاد کنیم، ماجراجویی خشنی که میتوانیم به بازیکنان نشان دهیم، دنیایی که در آن زمان وجود داشت و بسیاری از امتیازات دیگر از جمله مواردی بودند که سری Battlefield دست ما را برای نمایش آنها باز میگذاشت. در این بازی بازیکنان را به مکانهایی خواهیم برد که باورش سخت است که سربازان در آن جا زمانی مبارزه میکردند. با اتفاقات و صحنههای خاصی رو به رو خواهید شد که شبیه به آن صحنههای خاص دیگر بازیهای سری Battlefield هستند؛ منحصر به فرد، هیجانانگیز و تماشایی.
آندریاس مورل در مورد دیدگاه مردم نسبت به جنگ جهانی اول میگوید:
همیشه در مورد جنگجهانی اول تصور غلطی وجود دارد که درگیریها فقط مربوط به بخش وسترن فرانت (Western Front، مناطق جنگی در شمال شرقی فرانسه، بلژیک و غرب آلمان) صورت گرفته است و سربازان با ابزار و مهمات قدیمی به مبارزه پرداختهاند. اما با کمی تحقیق و مطالعه متوجه میشویم چنین مسئلهای حقیقت ندارد. جنگجهانی اول یک دوره جالب توجه برای ما است. تک تک اعضای استودیو دایس با تحقیقهای فراوان سعی کردهاند که معنای چنین دورهای را در قالب سری Battlefield پیدا کنند. هرچقدر بیشتر به عمق ماجرا پی بردیم، بیشتر و بیشتر این دوره را برای سری Battlefield عالی دیدیم.
این موضوع برای بخش چند نفره نیز جذابتر و هیجانانگیزتر است. ما سعی داریم تا با تمام مناطقی که در اختیار داریم این جنگ جهانی را به بازیکنان نشان دهیم. از مناطق مرتفع کوههای آلپ گرفته تا مناطق مرتبط با وسترن فرانت. بعد از این بخش، نگاه ویژهای به اسلحهها داشتهایم. در آن زمان شاتگان و اسلحههای اتوماتیک نیز در اختیار سربازان قرار داشتند اما نه آن چیزی که امروزه شاهد هستید. تپانچهها و اسلحههای اسنایپر گلگدنی از دیگر ابزار جنگی به شمار میرفتند. چیزهایی که در میادین مبارزه بین سالهای ۱۹۱۴ تا ۱۹۱۸ خواهید دید اولین نسخههای ابزاری هستند که در نبردهای امروزی میبینید. آنها نقطه آغاز هر آن چیزی هستند که امروزه مشاهده میکنید. تمام آنها در بازی وجود خواهند داشت، اما در نهایت باید بدانید که این یک بازی است. ما باید این ابزار را برای یک بازی Battlefield طراحی میکردیم تا به ستونهای بازی، همان ستونهایی که همه عاشق آنها هستند صدمهای وارد نشود.