بازی STAR WARS™ Battlefront™ II

370,000 تومان
(370,000 تومان 1)
امتیاز کابران: ثبت نظر/پرسش
دوست داشتن0
محصولات مرتبط
موردی یافت نشد
توضیحات

Star Wars Battlefront II بیش‌تر مناسب آن‌هایی است که دیوانه‌ی دنیای «جنگ ستارگان» هستند. با بررسی بازی همراه زومجی باشید.

بیش‌تر مناسب آن‌هایی است که دیوانه‌ی دنیای «جنگ ستارگان» هستند. با بررسی بازی همراه زومجی باشید.

Star Wars Battlefront 2، باید به عنوان یک توهین به دوست‌داران بازی‌های داستانی شناخته شود!

تا پیش از تجربه‌ی دومین نسخه از مجموعه‌ی تازه‌نفس EA یا همان Star Wars Battlefront، بیش از هر چیز فکر می‌کردم که اشکالات این بازی، به عدم تعادل مبارزات آن در قسمت مولتی‌پلیر و سوءاستفاده‌ی زشت الکترونیک آرتز از فروش لوت‌باکس‌هایی سودآور که عملا تاثیر توانایی‌های بازیکن برای پیروز شدن را کاهش می‌دادند، مربوط می‌شود. چیزی که راستش را بخواهید، پس از تجربه‌ی بازی اصلی فهمیدم یکی از نقاط ضعف فرعی آن بوده و در برابر اشکالات آزاردهنده‌ی موجود در Battlefront 2، هیچ شانسی برای شناخته شدن به عنوان بزرگ‌ترین عیب بازی ندارد. چون Star Wars Battleftont 2، در کمپین داستانی‌اش عملا حکم یک دهن‌کجی بزرگ به بازیکنانی را دارد که دنیای بازی‌های ویدیویی را به خاطر داستان‌گویی‌های بی‌نظیری که در خلال ثانیه‌هایش با آن مواجه شده‌اند، فوق‌العاده خطاب می‌کنند. بازیکنانی که تجربه‌های تک‌نفره‌ی خواستنی و جذابی را دیده‌اند که حتی بزرگ‌ترین بازی‌های تماما چندنفره نیز نمی‌توانند تجربه‌ای در حد و اندازه‌ی زیبایی و عظمت آن‌ها را ارائه کنند. چرا که Star Wars Battlefront 2، یکی از ضعیف‌ترین و بی‌معنی‌ترین داستان‌هایی را می‌گوید که تا به امروز در دنیای بازی‌های ویدیویی با آن‌ها مواجه شده‌ام و به قدری خشک، خسته‌کننده و به دور از هرگونه جذابیت است که همان‌طور که پیش‌تر گفتم، باید به عنوان یک توهین به دوست‌داران بازی‌های داستانی شناخته شود. هرچند که به طرز عجیبی در حجم زیاد عیب‌های نابخشودنی بازی، ضعف دیوانه‌کننده‌ی قسمت داستانی هم فقط حکم جزئی کوچک را دارد!


داستان بازی، قصه‌ی یکی از سربازان مهم امپراطوری با نام آیدن وِرسیو را روایت می‌کند. شخصیتی که در نخستین برخورد با آن، فکر کردم قرار است شخصیت اصلی یکی از متفاوت‌ترین داستان‌های مجموعه‌ی «جنگ ستارگان» باشد و در نقطه‌ی مرکزی قصه‌ای قرار بگیرد که از زاویه‌ای دیگر، این جهان فانتزی-علمی‌تخیلی بزرگ را نشان مخاطبان می‌دهد. در عین حال، از همان لحظه یک سناریوی بسیار ساده و توهین‌آمیز هم درباره‌ی داستان Battlefront 2 به ذهنم خطاب کرد که در آن اتفاقاتی کاملا کلیشه‌ای، قصه را به نقاطی تماما قابل انتظار می‌رساند و باور داشتم حتی EA هم توانایی روایتی چیزی به فاجعه‌باری آن را ندارد. اما خب همان‌گونه که احتمالا خودتان هم حدس می‌زنید، در طول پیش‌روی قصه‌ی بازی دقیقا با تحقق یافتن همین سیناریوی مضحک مواجه شدم و البته در بعضی نقاط، لحظه‌هایی را دیدم که سازندگان به کمک‌شان در بد و آزاردهنده بودن، دست تصورات خنده‌دار من را هم از پشت می‌بستند! چون بازی، عملا چیزی به اسم قصه ندارد و فقط تکراری‌ترین کلیشه‌ها را به نامربوط‌ترین حالت ممکن به یکدیگر پیوند داده تا چیزی به عنوان گیم‌پلی تک‌نفره هم داشته باشد. چیزی به اسم شخصیت‌پردازی، دیالوگ‌نویسی و کارگردانی در کار سازندگان بازی نبوده و همه‌چیز به ضبط یک مشت تصویر رندرشده و ضبط چند دیالوگ و نشان دادن آن‌ها به مخاطب خلاصه شده است. از یک طرف، شخصیت‌های جدید داستان را داریم که اصلا شخصیت نیستند و حتی برای ثانیه‌ای، سرنوشت‌شان، زندگی و مرگ‌شان، باورهای‌شان یا حتی احساسات‌شان برای‌تان اهمیتی ندارند و از طرف دیگر، با کاراکترهای قدیمی و مهمی از دنیای «جنگ ستارگان» مواجه می‌شویم که حضورشان در این بازی، توهین زشت سازندگان بازی به آن‌ها بوده است.

Star Wars Battlefront II

Batman-V-Superman-Unused-Superman-poster

این‌جا، نخستین جایی است که رسما جلوه‌ای از سوءاستفاده‌های اعصاب‌خوردکن EA از پتانسیل‌های یک مجموعه را دیدم و به عنوان یکی از دوست‌داران مجموعه‌ی Star Wars، از به تصویر کشیده شدن شخصیت‌های محبوب آن در چنین قالب‌های تک‌لایه‌ای ناراحت شدم. چون در دست‌پخت جدید DICE، هان سولو، لوک اسکای واکر، پرنسس لیا، چوباکا و دیگر قهرمان‌ها و ضدقهرمان‌های شناخته‌شده‌ی حاضر در داستان، همان کاراکترهای خفن و بزرگی نیستند که طرفداران این مجموعه انتظار دیدن‌شان را داشتند و صرفا، ظاهر این افراد را یدک می‌کشند. در نتیجه، در عین آن که به دست گرفتن کنترل لوک اسکای واکر و نابود کردن سربازان امپراطوری به کمک Lightsaber دوست‌داشتنی او برای هر طرفداری لذتی انکارناپذیر دارد، تماشای بهره‌برداری صرف DICE از این شخصیت برای خلق چنین احساسی و نپرداختن به عمق شخصیتی این کاراکتر بزرگ، آزاردهنده است. با همه‌ی این‌ها، شاید بخواهید این‌گونه از بازی دفاع کنید که هدف Battlefront 2 روایت داستانی بی‌نظیر نبوده و قصه، تنها حکم موتور محرک ساده‌ای برای بازیکنان را داشته که آن‌ها را به درون گیم‌پلی جذاب قسمت تک‌نفره بکشاند. اما مشکل آن‌جا است که یکی از نکات موجود در این جمله، کاملا اشتباه است و آن هم چیزی نیست جز آن که گیم‌پلی قسمت تک‌نفره‌ی Star Wars Battlefront 2، حداقل در غالب لحظات، لیاقت دریافت صفت «جذاب» را ندارد. بله، در قسمت نبردهای هوایی، بازی چه در قسمت مولتی‌پلیر و چه در قسمت سینگل‌پلیر، ضعف یا مشکلی ندارد و راندن در میان تکه‌های فلزی «ستاره‌ی مرگ» و شلیک کردن و اجرای مانورهایی دیوانه‌وار در فضای خوش‌گرافیک و زیبای بازی، لذتی انکارناپذیر را تقدیم‌تان می‌کند. به خصوص که بازی در این قسمت ماموریت‌های مختلفی را در وسایل پروازی گوناگونی تقدیم‌تان می‌کند که هر کدام، حس و حال خاص خودشان را دارند و شانس خسته‌کننده بودن را از گیم‌پلی دریغ می‌کنند.

بازی در قسمت مراحل پرواز در سفینه‌های فضایی، انصافا گیم‌پلی حساب‌شده و درستی را تحویل‌مان داده و به اندازه‌ی کافی، جذاب و کار راه‌انداز است. گیم‌پلی خوبی که در ترکیب با طراحی‌های دقیق DICE از سفینه‌هایی گوناگون، تبدیل به یکی از نقاط قوت ساخته‌ی جدید آن‌ها شده و کاری می‌کند که اگر کسی پرواز در کهکشان و مواجهه با قسمت‌های مختلفی از جهان Star Wars را دوست دارد، حتما شانس لذت بردن از Star Wars Battlefront 2 را داشته باشد. البته که در عین وجود گرافیکی کاملا راضی‌کننده و بدون مشکل در این بخش، بعضی مواقع مثلا انیمیشن‌های نابود شدن سفینه‌ها توی ذوق می‌زنند و سادگی بیش از حدشان به چشم می‌آید اما در برابر تعداد زیاد نکات مثبت آن، چنین موضوعاتی تاثیر خاصی بر تجربه‌‌ی نهایی گیمر ندارند.

Wolfenstein II: The New Colossus

ساخته‌ی جدید DICE، در قسمت‌های داستانی جریان‌یافته بر روی زمین، استانداردهای طراحی مراحلی خسته‌کننده و خواب‌آور را از نو تعریف می‌کند

اما اگر از قسمت‌های جریان‌یافته در فضا بگذریم و به بخش‌هایی از بازی بپردازیم که روی زمین دنبال می‌شوند و از قضا بخش بیشتری از تجربه‌ی داستانی اثر را نیز به خودشان اختصاص داده‌اند، درک می‌کنیم که Star Wars Battlefront 2 چگونه استانداردهای طراحی مراحلی خسته‌کننده و خواب‌آور را از نو تعریف می‌کند. تمام گیم‌پلی بازی در این بخش، فارغ از این که اصلا روی حالت سوم‌شخص جذابیتی ندارد و عملا وجود اختیاری این حالت در هنگام کنترل آیدن وِرسیو بی‌استفاده است، در اکثر ثانیه‌ها بر پایه‌ی ایده‌های طراحی مرحله‌ای شکل گرفته که شخصا فکر می‌کردم این روزها دیگر نمی‌شود در بازی‌های بزرگ جلوه‌ای از آن‌ها را پیدا کرد. همه‌چیز به جلو رفتن شخصیت‌ها، آمدن دشمنان جدید، شلیک به آن‌ها، جلو رفتن شخصیت‌ها، آمدن دشمنان جدید و تکرار بی‌نهایت این سیر بی‌معنی خلاصه شده است. اوج خلاقیت سازندگان هم مثلا در آن‌جایی نمایان می‌شود که ازتان می‌خواهند برای دفاع از یک نفر چند نفر را بکشید یا دکمه‌ای را بفشارید و مجددا تا موقع کار کردن کامل آن دکمه، چند نفر را بکشید!‌ نه خبری از مراحل هوشمندانه و جذاب است و نه حتی دشمنان در طول پیش‌روی‌تان دچار تحول خاصی می‌شوند. این وسط خوش به حال DICE که تمامی سربازان امپراطوری لباس سفید و کاملا شناخته‌شده‌ای دارند و به همین سبب، آن‌ها مجبور به طراحی سربازان متفاوت و زیادی هم نبوده‌اند. سربازانی که در تمامی طول بازی، به کمک چند استراتژی ساده و شناخته‌شده به‌تان حمله می‌کنند و درجات سختی گوناگون گیم‌پلی هم هیچ تاثیری در چگونگی رویارویی‌تان با آن‌ها ندارد. فقط به سبک بازی‌های چند سال قبل، در درجات سختی بالاتر جان دشمنان‌تان از قبل بیشتر می‌شود و تعدادشان نیز به شکل خاصی افزایش پیدا می‌کند. البته بیایید قضاوت نکنیم. شاید EA می‌خواسته حس نوستالژی قدرتمندی را تقدیم مخاطبانش کند!

Wolfenstein II: The New Colossus

سازندگان در قسمت مولتی‌پلیر بازی با استفاده از پنج حالت مختلف، گیم‌پلی قابل قبول و در بعضی لحظات واقعا جذابی را آفریده‌اند

با همه‌ی این‌ها، وقتی صحبت از بازی خاصی به میان بیاید که توسط استودیوی DICE ساخته شده، تمامی نگاه‌های اصلی مخاطبان به سمت قسمت مولتی‌پلیر و آنلاین می‌رود. جایی که استودیو انصافا تجربه‌ی بهتری را نسبت به حالت آفلاین تحویل بازیکنان داده و با استفاده از پنج حالت مختلف برای بازی کردن، گیم‌پلی قابل قبول و در بعضی حالات واقعا جذابی را آفریده است. Starfighter Assault، یکی از بهترین حالت‌های بخش چندنفره‌ی بازی است که با قرار دادن‌تان در نبردی کاملا هوایی، هوش از سرتان می‌پراند. بازی در این بخش، تجربه‌ی جذاب مانور به کمک سفینه‌ها و شلیک کردن در فضایی میان‌ستاره‌ای را که پیش‌تر در کمپین داستانی‌اش تجربه کرده‌اید در حد و اندازه‌ای بالاتر و به شکلی خواستنی‌تر تقدیم‌تان می‌کند. جایی که گرافیک بازی بدون هیچ افتی نسبت به حالت آفلاین، چشمان‌تان را نوازش می‌دهد و در محیط‌هایی گوناگون و با سفینه‌هایی مختلف، شما را به جان دشمنان‌تان می‌اندازد. این وسط، تصمیم صحیح DICE برای قرار دادن یک بازی در میان گیمرها در نقش سربازان امپراطوری یا عضوی از گروه شورشیان، کاری می‌کند که حتی اگر خودتان هم خواستید، تجربه‌تان را به حالت‌هایی خاص محدود نکنید و مدام، با چیزهای تازه‌ای روبه‌رو شوید. این‌ها را به علاوه‌ی وجود وسیله‌های پروازی مختلف برای هر دو طرف که هر بار بازی چهارتای‌شان را که هر کدام مناسب استراتژی‌های به خصوصی هستند در اختیارتان می‌گذارد کنید تا بفهمید چرا اگر علاقه‌مند به Star Wars و پرواز با سفینه‌ها باشید، احتمالا از Starfighter Assault ناامید نمی‌شوید. هرچند که چه در این بخش از مولتی‌پلیر و چه در تمامی بخش‌های دیگر آن، بعضی مواقع با افرادی هم‌لول یا حتی ضعیف‌تر مواجه می‌شوید که به سبب داشتن کارت‌های به دست‌آمده از لوت‌باکس‌های حذف‌شده‌ی بازی، قدرت‌های عجیبی دارند و نمی‌توانید حریف‌شان شوید. چیزی که باعث می‌شود فکر کنید وقتی الکترونیک آرتز قولش مبنی بر بازگرداندن خریدهای درون برنامه‌ای به Star Wars Battlefront 2 را عملی کند، قرار است با چه بازی‌ای مواجه شوید!

 

بخش‌های چندنفره‌ی دیگر بازی همچون Blast که در نبردی بیست نفره، شما را وادار به انجام نبردهایی نزدیک بر محوریت کشتن تعدادی مشخص از سربازهای تیم حریف می‌کند و Strike که بیشتر حس مواجهه با یک نبرد آنلاین کلاسیک را دارد، با این که در نوع خودشان جذابیت‌هایی جدی دارند، هرگز نمی‌توانند در برابر این حجم از مولتی‌پلیرهای خارق‌العاده در دنیای گیم، حرفی برای گفتن داشته باشند. البته نباید فراموش کرد که نقشه‌های زیاد بازی برای هر کدام از حالت‌های آنلاین با طراحی عالی و جزئیات دقیقی که دارند، انصافا هرگز اجازه‌ی خسته شدن مخاطب از جلوه‌های تصویری اثر را نمی‌دهند و تکراری شدن گیم‌پلی، تنها دلیل اصلی زده‌شدن برخی از بازیکنان از این بخش‌ها به نظر می‌رسد. حتی بزرگ‌ترین حالت بازی یعنی Galactic Assault که در نقشه‌هایی بزرگ و با استفاده از نبردهایی هوایی و زمینی، قصد ارائه‌ی تجربه‌هایی به یاد ماندنی را دارد، مدام زیر سایه‌ی حالت‌های آنلاین بازی‌های دیگری قرار می‌گیرد که بازیکنان دوست‌دار بخش‌های چندنفره، قطعا برتری آن‌ها نسبت به اثر پیش روی‌شان را احساس خواهند کرد. البته این به معنی استاندارد نبودن این بخش‌ها نیست و کسی در جذابیت تمامی آن‌ها برای چندین و چند بازی اول شکی ندارد. اما وقتی بخواهیم بازی را بر پایه‌ی ارائه‌ی تجربه‌ای که در بلندمدت هم تازگی خاص و ویژگی‌های متمایزکننده‌ای داشته باشد بسنجیم، مولتی‌پلیرِ Battlefront 2 قطعا با ضعف‌هایی جدی روبه‌رو می‌شود. هرچند که ماجرا هرگز به گونه‌ای نیست که بشود یکی از بخش‌های آنلاین بازی را پایین‌تر از حد استاندارد خطاب کرد و DICE مثل همیشه، در بدترین حالت هم تجربه‌ی مولتی‌پلیر قابل قبولی را مقابل‌تان می‌گذارد.

طراحی مبارزات در بخش چندنفره‌ی بازی حتی در بدترین لحظات، در حد و اندازه‌ی استانداردها ظاهر می‌شود

فارغ از تمامی این موارد، بازی یک حالت Heroes vs Villains هم دارد که مخصوص دوست‌داران بازی‌های سوم‌شخص و صد البته عاشقان سری «جنگ ستارگان» است. حالتی که به روشی هوشمندانه، شما را در جایگاه شخصیت‌های مهم Star Wars قرار می‌دهد و اگر یکی از طرفداران این مجموعه‌ی بزرگ باشید، قطعا می‌تواند به تنهایی سرگرم‌تان کند. یکی از بهترین بخش‌هایی از قسمت مولتی‌پلیر بازی که مجددا هنر DICE در طراحی بازی‌های آنلاین را به رخ‌مان می‌کشد، همین نحوه‌ی ساده‌ی انتخاب قهرمانان یا آنتاگونیست‌هایی است که در Heroes vs Villains، به کمک شما به میدان نبرد می‌روند. چرا که نحوه‌ی انتخاب، به گونه‌ای است که با محدود شدن‌های متفاوت شما برای انتخاب چند شخصیت در هر دور بازی، هرگز در یک بازی با شخصیتی تکراری مواجه نمی‌شوید و به طور مداوم، چهار قهرمان و چهار ضد قهرمان متفاوت، در طول مبارزات حضور دارند. چیزی که به جذابیت بازی در این قسمت کمک زیادی کرده و تاثیرگذاری استراتژی‌های گوناگون شما برای تجربه‌ی بازی با شخصیت‌های مختلف را افزایش می‌دهد. چرا که موقع انتخاب هر یک از کاراکترهای بزرگ دنیای Star Wars چه برای بازی در این نبردها و چه برای استفاده از آن‌ها به طور موقت در طول مابقی بخش‌های آنلاین، شناخت کامل قدرت‌های آنان و چگونگی پیروزی به کمک هرکدام از آن‌ها، اهمیتی بسیار زیاد دارد. مثلا اگر کسی بدون شناخت توانایی‌های یکی از کاراکترهای بازی، تعداد زیادی از پوینت‌هایش در یک نبرد Galactic Assault را خرج در کنترل گرفتن یکی از هیروهای بازی کند و نحوه‌ی مبارزه با وی را نشناسد، چیزی جز یک مرگ آزاردهنده و سریع نصیبش نخواهد شد و تنها از خرج کردن بی‌دلیل پوینت‌هایش ناراحت می‌شود. این‌جا، همان‌جایی است که بخش آفلاین بازی، یکی از فایده‌هایش یا شاید حتی تنها فایده‌ی مهمش یعنی آشنا کردن شما با تعداد زیادی از هیروها و وسایل جنگی موجود در بازی را که بعدا در نبردهای آنلاین به دردتان می‌خورند نشان می‌دهد. چیزی که برطرف‌کننده‌ی مشکلات بزرگ آن بخش نیست اما حداقل برای لحظاتی کوتاه، ناراحتی‌تان از مواجهه با آن را کم می‌کند.

Wolfenstein II: The New Colossus

یکی از مهم‌ترین مشکلات دیگر Star Wars Battlefront 2، به فیزیک ضعیف و انیمیشن‌های از مدافتاده‌ی آن مربوط می‌شود. ضعف‌هایی جدی که به خصوص وقتی قصد تجربه‌ی بازی به صورت سوم‌شخص را دارید به چشم‌تان می‌آیند و هیچ بهانه‌ای برای مواجهه با چیزهایی به مانند آن‌ها در ساخته‌ی نسل هشتمی یکی از بزرگ‌ترین استودیوهای بازی‌سازی دنیا قابل قبول به نظر نمی‌رسد. DICE، از آن‌جایی که مشخصا ایده‌ی به خصوصی برای خلق تجربه‌ای خاص در حالت سوم‌شخص بازی نداشته، در قسمت‌هایی از داستان که در آن‌ها با قهرمانان مجموعه همراه می‌شوید و تمامی بخش‌هایی از گیم‌پلی آنلاین بازی که در لحظات‌شان کنترل یکی از آن‌ها یا روبات‌ها و وسایل جنگی خاصی را در دست دارید، شما را وادار به رویارویی با انیمیشن‌ها و فیزیکی کرده که تنها راه لذت بردن از بازی این است که به نقص‌های آزاردهنده و تکراری بودن وحشتناک‌شان دقت نکنید. چیزی که باز هم اگر گرافیک خوب بازی در طراحی محیط‌هایی پرجزئیات نبود، احتمالا خیلی بیشتر از قبل به سبب مواجهه با آن اذیت می‌شدید.

با این حال، اگر از این مورد به خصوص بگذریم، انصافا باید پذیرفت که در ساخته‌ی جدید DICE، از منظر فنی با بازی قدرتمندانه‌ای روبه‌رو هستیم. بازی بزرگی که در عین داشتن تعداد زیادی از نقشه‌های کوچک و بزرگ گوناگون و پرجزئیات که هر کدام‌شان جذابیت‌های گرافیکی به خصوصی را یدک می‌کشند و دربرداشتن نبردهایی که تعداد زیادی از افراد و وسایل جنگی بزرگ در آن‌ها دخیل هستند، حتی در شلوغ‌ترین صحنه‌ها چیزی به اسم افت فریم را نمی‌شناسد و از منظر تجربه‌ی بصری، شما را با اثر جذابی مواجه می‌کند. از طرف دیگر، صداگذاری‌های بازی هم در کنار موسیقی‌های آن، همیشه از جزئیات کافی بهره می‌برند و در همراهی با تصاویرش، باعث می‌شوند که مخاطب همیشه شانس غرق شدن در گیم‌پلی بازی و حس کردن هیجانات لازم برای لذت بردن از Battlefront 2 را داشته باشد. چیزی که به خصوص وقتی در وسط فضایی بی‌انتها در حال فرار از موشکی که روی‌تان قفل شده و شلیک هم‌زمان به سفینه‌ای هستید که قصد فرار از تیرهای‌تان را دارد، باعث می‌شود برای لحظاتی اندک، تمامی مشکلات Star Wars Battlefront II از ذهن‌تان محو بشوند.

Star Wars Battlefront II

Star Wars Battlefront II را می‌توان یکی از متناقض‌ترین ساخته‌های بزرگ دنیای گیم در نسل هشتم دانست. ساخته‌ای که طرفداران «جنگ ستارگان»، هیچ شانسی برای لذت نبردن از آن ندارند و خواه یا ناخواه، قطعا در یکی از بخش‌های آن، برای مدتی نه‌چندان اندک سرگرم می‌شوند. با این حال، بقیه‌ی افراد، وقتی به بازی نگاه می‌کنند با ساخته‌ای مواجه هستند که برای باز کردن شخصیت‌هایش هم باید مدت‌ها وقت گذاشت و بازی کرد. ساخته‌ای که در سینگل‌پلیر سطحی تازه از فاجعه‌بار بودن در نسل هشتم را معرفی می‌کند و در مولتی‌پلیر، همیشه در حد استانداردها هست و برخی مواقع، به زیبایی به نقاطی فراتر از آن نیز دست می‌یابد. ساخته‌ای که در قسمت‌های اول شخص از منظر بصری عالی است و در هنگام کنترل سوم شخص دل به خواه یا اجباری برخی شخصیت‌ها، انیمیشن‌های واقعا ضعیفی دارد. ساخته‌ای که به استراتژی‌ها و توانایی‌های‌تان اهمیت داده اما لوت‌باکس‌های هم‌اکنون حذف‌شده‌اش هم می‌توانند شما را در برابر بازیکنی ضعیف‌تر از خودتان، عملا ناتوان کنند. پس بله، بگذارید همین‌جا بگویم که ساخته‌ی جدید DICE، با تمام بزرگی انکارناپذیری که دارد، به خاطر همین تناقضات زشت، هرگز اثر محترمی نیست. بگذارید بگویم اگر آرش عیاری Uncharted 4: A Thief's End را در زمان عرضه‌اش بهترین شصت دلاری ممکن خواند، من هم Star Wars Battlefront 2 را در دنیای گیم، یکی از بدترین‌های‌شان خطاب می‌کنم.

ادامه مطلبShow less
جزئیات محصول
ORIGIN
نظر/پرسش(0)

تنظیمات

پیگیری سفارش

فهرست

یک حساب کاربری رایگان برای ذخیره آیتم‌های محبوب ایجاد کنید.

ورود به سیستم